اردوی تفکر و طراحی

اردوی تفکر و طراحی یکی از اردوهای درون مدرسه ای بود که با مدیریت مدیر محترم هنرستان نوایی سرکار خانم طحان و با حضور دکتر طاهری، استاد گروه آینده پژوهشی دانشگاه اصفهان و تیم همرا او در هنرستان برگزار شد.

هدف از برگزاری این اردو تقویت 4 مهارت اصلی هنرجویان برای حضور موفق در جامعه آینده و کسب شغل (مهارتهای کار تیمی، تفکر نقاد، نوآوری، ارتباط موثر)

این اردو دو روزه ای که در مدرسه برگزار شد خیلی مفید بود و  باعث شد 4 مهارت اصلی ما تقویت شود.

در این اردو هنرجویان به گروه های مختلف تقیسم می شدند و در هرگروهی باید از هر رشته ای یه نفر می بود. سپس با راهنمایی های دکتر طاهری شروع به ایده پردازی کردیم. هدف ما از این اردو رساندن ایده به محصول بود، که ما فقط  مرحله ی اول یعنی ایده پردازی را گذراندیم و من برای مرحله ی دوم یعنی رساندن ایده به محصول خیلی شوق و ذوق دارم.

با اینکه این اردو بعد از وقت مدرسه برگزار می شد و هنرجویان خیلی خسته بودند ولی اینقد در این اردو خوش گذشت که اصلا نفهمیدیم کی این 5ساعت تموم شد و حتی دوست نداشتیم به خانه برگردیم. ما در این اردو باهم ایده پردازی ، شوخی و صحبت می کردیم و مسابقه های جالبی برپا کردیم.

در پایان هم با عصرانه نون و پنیر و چایی دلپذیری که خانم طحان مدیر محترم هنرستان نوایی تدارک دیده بودند این اردو را خاتمه دادیم و کلی خاطره دل انگیزی باهم ساختیم.

اردو ابیانه

اردو ابیانه یکی از بهترین اردوهای عمرم بود که با مدرسه رفتم. ابیانه یکی از روستاهای تاریخی معروف ، نزدیک اصفهان است. روستای ابیانه به یک جاذبه ی توریستی تبدیل شده که سالیانه تعداد زیادی گردشگران خارجی و ایرانی به آن سفر می کنند. و اگر شما تا به حال به ابیانه نرفته اید بهتون پیشنهاد میکنم به آن سفر کنید.

من با اینکه 4 بار با خانواده به آنجا سفر کردم ولی بازم دوست داشتم سفر به ابیانه را با دوستانم امتحان کنم ، که خیلی خیلی خوش گذشت جاتون خالی .

و همچنین اگر به ابیانه رفتید یادتون نره با لباس های محلی آنجا عکس بگیرید. من و دوستام با لباس های محلی آنجا عکس گرفتیم و کلی خوش گذروندیم

مراسم شب یلدا

یادش بخیر پارسال مراسم شب یلدا را در مدرسه برگزار کردیم.

مراسم به این صورت بود که هر رشته ای در هنرستان،  سفره ی یلدای مخصوص خود را در حیاط مدرسه پهن می کرد و با امتیاز دهی معلمان هنرستان ، برنده ها مشخص می شدند.

در آن روز همه کلاس ها سفره های خود را در حیاط چیدند و لباس های محلی پوشیدند ومنتظر امتیاز دهی معلمان بودند. کلاس ما سفره ی قشنگی نداشت ولی با بقیه متفاوت بود . ما نقش یک خانواده دور سفره را بازی کردیم و این به نظر بقیه خیلی بامزه وجالب بود مخصوصا نقش من که نقش پدر بزرگ خانواده را داشتم.

با اینکه کلاس ما رتبه ی خوبی در این مسابقه به دست نیاورد ولی خیلی به ما خوش گذشت.